نوشته شده توسط :
امور فرهنگی کانون قرآن و عترت - تاریخ : یکشنبه 92/12/4 ساعت 2:16 ع
آن مرد به امام علیهالسلام گفت : اى پسر پیامبر خدا! اگر صلاح مىدانى، آن را برایم تکرار کن، فرمود: قدرى زیره و آویشن و نمک، بردار و آرد کن و دو یا سه بار از آن در دهان خود نگه دار، بهبود خواهى یافت.
عیون به نقل از عبداللّه بن عبدالرحمان، معروف به صفوانى: کاروانى از خراسان، روانه کرمان شد. دزدان به راهزنىِ آنان آمدند و مردى از میان آنها را که به فراوانى ثروت وى گمان داشتند، در اختیار گرفتند. او مدّتى در چنگال آنان بود و او را شکنجه مىدادند تا خود را با دادن فدیهاى از [دست ] آنان بِرَهاند. آنها او را در میان یخ گذاردند و دهان وى را نیز از یخ، آکندند و بستند. در این هنگام، یکى از زنانِ همراه راهزنان، بر او دل سوزاند و او را آزاد کرد و وى نیز گریخت. اما پس از آن، دهان و زبان وى آسیبى سخت دید تا جایى که وى را توان سخن گفتن نبود.
پس از چندى به خراسان بازگشت. آنجا خبر على بن موسى الرضا علیهالسلام و این را که او در نیشابور است، شنید. پس در خواب دید که گویا کسى به وى مىگوید : «پسر پیامبر خدا، وارد خراسان شده است. از او درباره بیمارىات بپرس. شاید درمانى به تو تعلیم دهد که بدان، سود برى» .
راوى مىگوید : آن شخص گفت: در عالم رؤیاج دیدم که گویا آهنگ او کردم و مشکلى را که بدان گرفتار آمده بودم، نزد وى اظهار ساختم و او را از بیمارى خویش ، آگاهاندم و او نیز به من فرمود : «قدرى زیره و آویشن و نمک، بردار و آرد کن و دو یا سه بار از آن در دهان خود نگه دار. بهبود خواهى یافت».
مرد از خواب بیدار شد . نه در آنچه در خواب دیده بود ، اندیشید و نه بدان اعتنایى کرد تا هنگامى که به دروازه نیشابور رسید. در این هنگام به او گفتند : على بن موسى الرضا علیهالسلام از نیشابور، بار سفر بسته و اکنون در رباط سعد است. در دل آن مرد، چنین افتاد که آهنگ وى کند و [بیمارى] خویش را براى او بیان دارد تا وى نیز دارویى سودمند برایش نسخه کند. بدینسان ، آهنگ وى در رباط سعد کرد.
بر او وارد شد و به وى گفت : اى پسر پیامبر خدا! ماجراى من چنین و چنان بود و اکنون ، دهان و زبانم به سختى آسیب دیده است ، به گونهاى که با دشوارى بسیار مىتوانم سخن گویم. مرا دارویى تعلیم ده تا از آن سود ببرم.
امام رضا علیهالسلام فرمود: «مگر تو را تعلیم ندادم؟ برو و آنچه را در خواب برایت نسخه کردم، به کار گیر» .
آن مرد به امام علیهالسلام گفت: اى پسر پیامبر خدا! اگر صلاح مىدانى، آن را برایم تکرار کن.
فرمود : «قدرى زیره و آویشن و نمک ، بردار و آرد کن و دو یا سه بار از آن در دهان خود، نگه دار . بهبود خواهى یافت» .
آن مرد گوید: آنچه را برایم نسخه کرده بود، استفاده کردم و بهبود یافتم.
متن حدیث:
عیون أخبار الرضا علیهالسلام عن عبداللّه بن عبدالرحمن المعروف بالصَفوانی :
قَد خَرَجَت قافِلَةٌ مِن خُراسانَ إلى کِرمانَ ، فَقَطَعَ اللُّصوصُ عَلَیهِمُ الطَّریقَ وأخَذوا مِنهُم رَجُلاً اتَّهَموهُ بِکَثرَةِ المالِ ، فَبَقِیَ فی أیدیهِم مُدَّةً یُعَذِّبونَهُ لِیَفتَدِیَ مِنهُم نَفسَهُ ، وأقاموهُ فِی الثَّلجِ ، ومَلَؤوا فاهُ مِن ذلِکَ الثَّلجِ فَشَدّوهُ ، فَرَحِمَتهُ امرَأَةٌ مِن نِسائِهِم فَأَطلَقَتهُ وهَرَبَ ، فَانفَسَدَ فَمُهُ ولـِسانُهُ حَتّى لَم یَقدِر عَلَى الکَلامِ .
ثُمَّ انصَرَفَ إلى خُراسانَ وسَمِعَ بِخَبَرِ عَلِیِّ بنِ موسَى الرِّضا علیهماالسلام وأَنّهُ بِنَیسابورَ ، فَرَأى فیما یَرَى النّائِمُ کَأَنَّ قائِلاً یَقولُ لَهُ : إنَّ ابنَ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله و سلّم قَد وَرَدَ خُراسانَ فَسَلهُ عَن عِلَّتِکَ ، فَرُبَّما یُعَلِّمُکَ دَواءً تَنتَفِعُ بِهِ .
قالَ : فَرَأَیتُ کَأَنّی قَد قَصَدتُهُ علیهالسلام وشَکوتُ إلَیهِ ما کُنتُ دُفِعتُ إلَیهِ وأخبَرتُهُ بِعِلَّتی ، فَقالَ لی : خُذ مِنَ الکَمّونِ وَالسَّعتَرِ وَالمِلحِ ودُقَّهُ ، وخُذ مِنهُ فی فَمِکَ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا ، فَإِنَّکَ تُعافى .
فَانتَبَهَ الرَّجُلُ مِن مَنامِهِ ، ولَم یُفَکِّر فیما کانَ رَأى فی مَنامِهِ ولا اعتَدَّ بِهِ حَتّى وَرَدَ بابَ نَیسابورَ ، فَقیلَ لَهُ : إنَّ عَلِیَّ بنَ موسَى الرِّضا علیهماالسلام قَدِ ارتَحَلَ مِن نَیسابورَ وهُوَ بِرِباط سعد ، فَوَقَعَ فی نَفسِ الرَّجُلِ أن یَقصُدَهُ ویَصِفَ لَهُ أمرَهُ لِیَصِفَ لَهُ ما یَنتَفِعُ بِهِ مِنَ الدَّواءِ ، فَقَصَدَهُ إلى رِباط سعد ، فَدَخَلَ إلَیهِ ، فَقالَ لَهُ :
یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، کانَ مِن أمری کَیتَ وکَیتَ ، وقَدِ انفَسَدَ عَلَیَّ فَمی ولِسانی ، حَتّى لا أقدِرَ عَلَى الکَلامِ إلاّ بِجُهدٍ ، فَعَلِّمنی دَواءً أنتَفِع بِهِ .
فَقالَ الرِّضا علیهالسلام : ألَم اُعَلِّمکَ؟ ! اِذهَب فَاستَعمِل ما وَصَفتُهُ لَکَ فی مَنامِکَ .
فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، إن رَأَیتَ أن تُعیدَهُ عَلَیَّ .
فَقالَ علیهالسلام لی : خُذ مِنَ الکَمّونِ وَالسَّعتَرِ وَالمِلحِ فَدُقَّهُ وخُذ مِنهُ فی فَمِکَ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا ، فَإِنَّکَ سَتُعافى .
قالَ الرَّجُلُ : فَاستَعمَلتُ ما وَصَفَ لی ، فَعوفیتُ .
عیون أخبار الرضا علیهالسلام ، جلد 2 ، صفحه 211 ، حدیث 16 ، إعلام الورى ، جلد 2 ، صفحه 57 ، کشف الغمّة ، جلد 3 ، صفحه 104 ، الثاقب فی المناقب ، صفحه 484 ، حدیث 413 کلّها نحوه ، بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 159 ، حدیث 1 دانش نامه احادیث پزشکی : 1 / 398