پيام دوستان
+
به نام خدا
*
پيکي که سوار رخش باد است گل است
شاهي که تمام عمر شاد است گل است
پائيز! ز تيغ خود مترسان ما را
چيزي که در اين باغ زياد است گل است!
*
#لنگرودي
#ارجمند
دبيرستان انصاري
ديروز 7:2 عصر
« لنگرودي »
.
Download free pc gam
https://repackgames.ir/far-cry-5/
Download free pc gam
فول گيمز
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري
تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583
https://eitaa.com/parsiblog
+
سلام ورحمت خداي بر دوستان جان / گفت : پندم بده . شنيد : عجب دارم ازکسي که جواهر از غارت دزدان حفظ مي کندولي ايمانش را ازغارت شيطان ايمن نميدارد.
* راوندي *
103/1/6
+
هيچيم و هيچکس نخرد هيچ را به هيچ...
اي روزگار ، درگذر از چون و چند ما...
.
.
.
طالب آملي
* راوندي *
103/1/6
روزگار با قيمت گذاري ارزش فردي را تعيين نمي کند هيچ بودن دليل پوچ شدن نيست آدم بايد از من خالي شود در منيت يار عيان و پيدا شود تا از من خود خالي نشوي چگونه با من او مبتلاي يافتن خويش شوي مردم نامي شدم و بار ديگر مي ميرم و آنجاست که هر چه خواهد او
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} درود بر کاربر قديمي سبحان . شما را کسي فراموش نميکند چون با يک کلمه دل خوش موجبات دلسردي کاربران را فراهم کرديد و هيچ ايده تازه اي هم از خود بروز نداديد تا بفهميم چگونه ميشود الکي خوش نبود . خود من يکي از همانهايي هستم که مطرح کرديد دارد دست و پا مي زند اما هيچوقت دليل آنرا متوجه نخواهيد شد . حالا هم که لب به سخن گشوديد
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} بسيار دير شده و خودتان ميبينيد که مثل سابق نيست اما خود من احتياج به حضور هيچکسي ندارم و اگر هم پستي در اين باب گذاشته ام فقط بخاطر همان چند نفري بود که حضور دارند . بنظرم دست از آن وبلاگ و کاربري قبلي بردار و با همين که آمدي بيا ببين اينجا چه امکاناتي دارد که از آن بي خبري :)
+
صداي نازک اين گل مرا مي اندازد
به ياد غنچه.بي رنگ و بوي پرپر خويش
#دلم_گرفته از اين لحظه هاي سرگردان
کنار خواهش سنگ مزار دلبر خويش
*
به ياد همدم تنهائيم که تنهايم
گذاشت ... کاش از اين راه باز برگردد
*
#ارجمند
#لنگرودي
#زين_العابدين_آذرارجمند
sobhan
103/1/3
آيا رسد پايان اين ايام رخوت و نا اميدي آيا همه پوچ بود و از پي آزار دل شد 15 سال پرسه در برزخ ماهوت آيا به پايان ميرسد اين نم نم بلا و تزوير و دروغ آيا آشيانه بر باد رفت آنجا که خيال راحت شد از نبود فايده اي از پي باور خوش صداي بت دلهره ايام کجا رفت که امروز هيچ و پوچ است اما بهتر از آن است که سقوط هوشياري آيد سراغت در تاريکي و ظلم ات راحت تر مي دهي جان تا کنار بت خندان دلبر خويش
+
به نام خدا
*
ما هم به #عشق_روي تو رفتيم و آمديم
اي جان ما فداي تو و غبطه خوردنت
*
#لنگرودي
sobhan
103/1/3
غبطه تو از سر ليلي است و مجنون شدي و زيبا بودي ثمره شجره طيبه اهل بيت اولويت ات شدي منم غبطه مي خورم که عاشق شدم بنده کوه ال ابايت شدم بنده بودم گداي خشت خام اهل و ديارت شدم بنده عشق ام و گداي کوي حيدرم خادم آسمان رضايم و غبطه حيدر را از زيني و مظلوميت روقيه مي کشم شايد روزي کنج خرابه به خواهرم بپيوندم و فداي کوه ثمره شجره اهل بيت شوم لبيک يا حيدرکرار و حيدر حي و ثاني
كيوان گيتي نژاد و
103/1/1
polly
103/1/1
+
هر آن چه در قلب ميگذرد را
نميتوان گفت،
براي همين خدا آه،
اشک،
خواب طولاني،
لبخند سرد و
لرزش دستان را خلق کرد...
sobhan
102/12/18
هرانچه أز نظرت ميگذرد پژواك رفتار خوب و بد توست اگر باورت اين بود كه لايق زنده بودني پس باخاطر قرص فرداي موعود را أز نظرت مي گذراني و اگر أز مسير منحرف شدي بازهمان خاطرات شيرين زندگيت را صدبار مطمئن تر در پيش مي گيري انچه در تصور جاريست چه خوب چه بد چه بلرزي چه به خواب طولاني متوسل شوي فرقي بهال ذهن پوياي تو ندارد رو فقط زمان ابتلايت به تقديرت را خالي أز تكاپوي انچه أز دهنت گذشته مي نمايي
+
[تلگرام]
برخي آدمها شمارا ترک مي کنند،
اما اين پايان داستان شما نيست.
اين پايان نقش آنها در داستان شماست…
sobhan
102/12/18
2-دانلود آهنگ
102/12/15
اي عشق تو امان ام دادي امانم بريدي تو به من شور دادي و اشتياق را از دلم زدودي من با مهر آمدم و تو به تنهايي من را سپردي من با خوشي با تو سخن گفتم و تو با درد جوابم نوشتي خواهش من از اوج عشق جاري شد و تو پرسش ات از انتهاي بي وفايي من طلب يار کردم و تو مغفرت براي مرده ام فرستادي حال بگو در اين معبر پر از رفاقت و مهر و عطوفت عشق من عاشق را به کدامين سکه ضرب نمودي
+
هو الحق
*
من متهم اصلي پرونده عشقم
چشمان مرا بر سر اخلاص گرفتند!!
*
#زين_العابدين_آذرارجمند_لنگرودي
#ارجمند
#لنگودي
2-دانلود آهنگ
102/12/15
حي من پرونده ام بسته شد بازي من ختم به استراحتگاه هم کيواني که درست است آخر پدر سوخته اند ولي جبر زمانه با آنها اينگونه تا نموده است اونجا ديگر الحمدالله نه برزخ نه قيامت تا چشم کار مي کنه پدرسوخته هايي که سينه مادر را گاز گرفته اند ولي تمام ميشه همه اين آزمونها کسي ديگر سوال طرح نمي کنه براي قيمت گذاشتن به يک مجنون
اخلاص را ديگر جويا نيست احدي فقط نمي دانم به زندان تن دهم يا از اين سراي بروم جايي که ديگر کسي نمي پرسد اين مجنون لياقت نداره يا داره فقط مي بينم اونجا دشمناني که در تحيرند که اين ديوانه از دست کساني که او را به حبس گسيل داشته اند باز در فکر کساني ست که صاحب قفس هاي آماده براي نابود کردنش حتي الان هستند و او برايشان شعر مي گه و در پي يار
اينه ديگه درست دشمنان کارشون حرف نداشت و من را طوري از چرخه عشق بيرون کردند که هرچند غير اين هم نميشد داستان کيوان مجنون ولي من از عشق ام و از خانواده ام حتي در عمق مجازات و پاي دار هم لبيک يا سيد علي و به عنوان آخرين خواسته ارسال پستي براي خانواده ام هستم اي دشمنان من بنوشيد از شيره جان من که حلالتانباد که واقعا دست مريضا داشتيد من باختم
خداحافظي مان در چند روز آينده سالها دوريم از چنگال هم و شما هم به راحتي مي توانيد تمام عصبانيت ک دشمني يتان را در آنجا که آدمها با مرده فرقي ندارند آنجا که هويت خود فراموش ميشه و مثل يک لجن زاري که طبيعت هرجور بخواد با اون مي کنه ديگر چه بهتر و راحت تر از اين مي خواستيد کيوان اسير شما شد نوش جانتان هرچند بي بها بودم از نخست و مادرتون را به عزا نشاندم راحت نکرديد از اين ديوانه
كيوان گيتي نژاد و
102/12/8